جمع به واسطه مرجحات

بین این روایات یک جمع حکمی ومحمولی بود از مرحوم نراقی، ویک جمع موضوعی بود که استاد فرمود.

اگر کسی این جمع موضوعی را قبول نکرد، تعارض مستقر است، اگرکسی گفت که اعراض اصحاب موهن است، فبها، واگر گفت که موهن نیست نوبت به مرجحات می رسد، که اگر مرجحی بود، فبها واگر نیست تساقط.

مرجحاتی که اکثرا قبول دارند، یک: شهرت(علی خلاف) دو: موافقت کتاب، سه: مخالفت عامه.

شهرت: بعضی مثل نائینی، قائلند که شهرت اعم از شهرت روایی و شهرت عملی است، یعنی شهرت عملی هم از مرجحات است، دراینجا طائفه اولی مشهور است عملا مقدم می شود بر طائفه ثانیه.

واگر کسی گفت که شهرت مرحجیت ندارد مثل آقای خویی، ویا فقط شهرت روایی مرجح است، نوبت به ترجیح موافقت کتاب.

ترجیح به موافقت کتاب مبتنی بر این است که که بگوییم«ان کنتم جنبا» آبی خارج شد، بلافرق که از رجال باشد ویا از نساء، اگر اینطور گفت طائفه اولی می شود موافق قرآن.خذ بما وافق الکتاب«چون عامه خلاف این را قائلند»

ولی اگر گفتیم که ان کنتم جنبا، مربوط به انزال نیست، ویا اگر هم هست مربوط به مردهاست، وزنها را نمی گیرد، ویا لااقل صاف نیست، نوبت به مرحج سوم می رسد که مخالفت عامه است، از جمله در تنقیح گفته اند که طائفه اولی مخالف عامه است وطائفه ثانیه موافق عامه است.

اگر همه اینها را قبول نکنیم نوبت به تساقط کند مرجع عام فوق است که انما الغسل من المائ الاکبر.

مشکل مرجح سوم

مشکل این است که از کجا معلوم که طائفه اولی مخالف عامه است؟ مرحوم محقق در معتبر: اینکه زنها ومردها هر دو جنب می شوند به خروج الماء، علیه اجماع المسلمین. بعید است که در زمان ائمه قولی بوده که زن جنب نمی شود، ونقل هم نشده باشد.

وسائل الشیعة ؛ ج‏2 ؛ ص192

1905- 22-وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَیْبٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لَهُ هَلْ عَلَى الْمَرْأَةِ غُسْلٌ مِنْ جَنَابَتِهَا إِذَا لَمْ یَأْتِهَا الرَّجُلُ قَالَ لَا وَ أَیُّکُمْ یَرْضَى أَنْ یَرَى أَوْ یَصْبِرَ عَلَى ذَلِکَ أَنْ یَرَى ابْنَتَهُ أَوْ أُخْتَهُ أَوْ أُمَّهُ أَوْ زَوْجَتَهُ أَوْ أَحَداً مِنْ قَرَابَتِهِ قَائِمَةً تَغْتَسِلُ فَیَقُولُ مَا لَکِ فَتَقُولُ احْتَلَمْتُ‏ وَ لَیْسَ لَهَا بَعْلٌ ثُمَّ قَالَ لَا لَیْسَ عَلَیْهِنَّ ذَلِکَ وَ قَدْ وَضَعَ اللَّهُ ذَلِکَ عَلَیْکُمْ قَالَ‏ وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ لَمْ یَقُلْ ذَلِکَ لَهُنَّ.این طور تعلیل ها با استحسانها موافق است که مال عامه است ومال ما نیست.

ویا اینکه ائمه فرموده اند که لیس علیها غسل یعنی نباید به آنها اعلام کرد که غسل دارد، حمل کنیم بر نفی اعلام.

وسائل الشیعة ؛ ج‏2 ؛ ص189

1895- 12-[1] وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أُدَیْمِ بْنِ الْحُرِّ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَرَى‏ فِی‏ مَنَامِهَا مَا یَرَى الرَّجُلُ عَلَیْهَا غُسْلٌ قَالَ نَعَمْ وَ لَا تُحَدِّثُوهُنَّ فَیَتَّخِذْنَهُ عِلَّةً.

ارشاد جاهل واجب است یا نه ؟ که در الدرة النجفیه دارد که واجب است در جایی که نمی داند مساله را آیه هم دارد فلینظروا قومهم ..

جواب اشکال به روایت

این روایت فرموده است که به آنها این مساله را نگویید« فَیَتَّخِذْنَهُ عِلَّةً» این جلوی ارشاد جاهل را گرفته است، این با ارشاد جاهل سازگار نیست، ودوم اینکه اگر کسی سوال کرد، بر ما واجب نیست جواب بدهیم، پس یک جهت ارشاد جاهل زیر سوال می رود، ودو ما که جواب نمی دهیم، تسبیب به نماز باطل هستیم.

جواب: اما ارشاد جاهل واجب است این روایت معتبره مخصص است که الا مساله غسل زنان بدون مقاربت که ارشاد جاهل واجب نیست.

جهت ثانیه تسبیب الی الحرام است، وقتی که خود صاحب مساله گفته است عیبی ندارد، اولا ممکن است کسی بگوید که این نمازی که این خانم می خواند با حالت جنابت صحیح است که مخصص حدیث لاتعاد می شود لا تعاد الا من خمس از طهور یکی تخصیص می خورد که زن جنب، شاید نمازش صحیح باشد، ویا اینکه چه عیبی دارد نمازش باطل باشد معذور است.

فَیَتَّخِذْنَهُ عِلَّةً

بعضی طائفه ثانیه حمل کرده اند که نگویید که غسل دارد، اگر این را بگیرید فیتخذن علة، بهانه گیری می کنند.

بعضی: یعنی این را دستآویز قرار میدهند که زنا می کنند وغسل می کنند، روپوش می گذارند بر گناهشان..

استاد: فیتخذن.. بهانه گیری می کنند وجلوی ملاعبه، مردها را می گیرند.

صاحب وسائل: ویا اینکه چون آبهای مختلفی از زن خارج می شود یا یک کم آب می اید یقین می کنند که جنب شده اند وبه وسواس کشیده می شود.

بقیت کلمة

علم امروز ثابت کرده است که زن منی ندارد چطور در روایات دارد که امنت که اخرج المنی؟ جواب اینکه کلمه امنت، غالبا جز در یک روایت در لسان سائلین است فقط در یک روایت است که حضرت فرموده است که اذا امنت.. مردم می گفته اند وحضرت هم طبق عرف می گفته اند لزومی ندارد که امام الفاظ مردم را هم درست کند.


[1] ( 1)- التهذیب 1- 121- 319 و الاستبصار 1- 105- 344.