یک تذکر اصولی در تنجیز علم اجمالی

در علم اصول بحث است که آیا از شرائط تنجیز علم اجمالی این است که همه اطراف داخل در محل ابتلا باشند، کما علیه المشهور، یا بعضی خارج از محل ابتلا هم باشد مانع تنجز نیست، کما علیه الخویی.

آقای خویی: ابتلا شرط تنجیز علم اجمالی نیست، فقط مقدور بودن، برای تنجیز علم اجمالی لازم است. مثلا چند رستوران در این شهر است، یقین دارید که گوشت یکی از اینها میتة است، قدرت داری که به هر کدام خودتان را برسانید، ولی از محل ابتلای شما خارجند، چون گذر شما به آن طرف نمی افتد.

ایشان در ذیل این مساله ایتمام در بعضی از فروض فرموده است که اینجا علم اجمالی منجز نیست، چون بعض اطرافش از محل ابتلا خارج است، این تعلیل با مبنای ایشان سازگار نیست. اینجا مقدور نیست نه اینکه از محل ابتلا خارج باشد، لذاست که بعضی گفته اند: مقدوریت هم شرط نیست، مثل خطابات قانونیه.. آنجا هم به کلام سید تعلیقه زده اند که اگر آنها عادل باشند، در تمام فروض منجز است، واقتدا جائز نیست.

یک کلام دیگری در تنقیح است، که علم اجمالی امام را مطرح کرده، استاد: شاید بحثهای اینجا از مقرر است، شاهدش این است که آقای خویی در عروة تعلیقه نزده است. والا اینکه مناط علم المقتدی است ایشان هم قبول کرده است.

قال السید

5 مسألة إذا خرج المنی بصورة الدم وجب الغسل أیضا بعد العلم بکونه منیا.

دفع توهم:

ممکن است کسی توهم کند که قوام صدق منی، به رنگش هم هست، تنها علامت لون است«کما مرَّ» اگر قرمز شد لایصدق علیه المنی.

ولکن در ذهن ما این است که مقوم صدق مفهوم رنگ نیست، اینکه رنگ در صدق عنوان، موثر باشد، خلاف ارتکاز ماست، رنگ خاصی در ارتکاز ما نیست خود خون هم درست است که غالبا سرخ است ولی ممکن است که در بعضی موارد رنگش عوض شده است. منی آن است که عن لذة وعن جهش وهمراه فتور خارج شود، به هر رنگی باشد واطلاقات هم بود که هر گاه انزال باشد.. در بعضی روایات ما داشت ممکن است که کسی بگوید که این ما نیست بلکه خون است..

6 مسألة المرأة تحتلم کالرجل‏ و لو خرج منها المنی حینئذ وجب علیها الغسل و القول بعدم احتلامهن ضعیف.

اینکه بعضی گفته اند که اصلا زن محتلم نمی شود با روایات ضعیفه گفتیم که اینها تعارض دارند که سابقا گذشت.. قدر متیقن این است که آبی زیادتر از آن شهوت  از آ«ها خارج می شود.

قال السید«اذا تحرک المنی..»

7 مسألة إذا تحرک المنی فی النوم عن محله بالاحتلام و لم یخرج إلى خارج لایجب الغسل، کما مر، فإذا کان بعد دخول الوقت و لم یکن عنده ماء للغسل هل یجب علیه حبسه عن الخروج أو لا؟ الأقوى عدم الوجوب و إن لم یتضرر به بل مع التضرر یحرم ذلک فبعد خروجه یتیمم للصلاة نعم لو توقف إتیان الصلاة فی الوقت على حبسه- بأن لم یتمکن من الغسل و لم یکن عنده ما یتیمم به و کان على وضوء بأن کان تحرک المنی فی حال الیقظة و لم یکن فی حبسه ضرر علیه لا یبعد وجوبه فإنه على التقادیر المفروضة لو لم یحبسه لم یتمکن من الصلاة فی الوقت و لو حبسه یکون متمکنا.

اگر حبس، قبل از دخول وقت باشد، سید: حبسش واجب نیست، چون وقت نماز نشده ونماز واجب نیست.

اگر بعد از دخول وقت باشد، و قدرت بر غسل ندارد، ولی قدرت بر حبس دارد، البته تیمم هم ممکن است.آیا حبس این واجب است؟ سید: اگر حرکت بعد از دخول وقت باشد حبس آن لازم نیست، چه حبسش ضرر داشته باشد، چه نداشته باشد، بلکه بعضی جاهها حبسش حرام است، اگر ضرر بر نفس داشته باشد.

تاره حبس ضرری است واخری ضرری نیست،

اگر ضرری باشد چه اضرار حرام باشد یا نه ثمره ای ندارد، همین که حبس ضرری بود دیگر واجب نیست، بحکم قاعده لاضرر ولاضرار.

واگر حبس کردن برایش ضرری نیست، آیا واجب است حبسش ام لا؟ سید: این هم واجب نیست ولکن در مقابل گذشت که در ابدال عذریه، آیا وافی به تمام ملاک مبدل منه است، ویا وافی نیست و آیا از خطابات می توانیم این مساله را استفاده کنیم که اگر نماز مع الطهارت مائیه دارد مقدم است؟ و یا نماز با طهارت مائیه وترابیه سیّانند.

این مساله گذشت که گفتیم کسی می تواند خودش را مجروح کند که نماز با تیمم بخواند، که تنقیح فرمود نمی تواند چون تفویت ملاک کرده است.

سید یزدی هم از کسانی است که فرموده بعد از وقت هم، حبس لازم نیست، می تواند قدرت را تفویت کند، ونماز با تیمم بخواند، لذا حفظ قدرت لازم نیست.

استاد:

علی القاعده همین است که اذا قمتم الی الصلاه آب داری، وضوء بگیر وغسل کند ونداری تیمم کن، ودلیلی بر حفظ قدرت نداریم.

از ظاهر خطاب، لزوم حفظ قدرت، استفاده نمی شود، رب الماء رب التراب، یجزیک عشر سنین.

ولکن آن روایاتی که در شراء الماء رسیده است(باید پول دهد آب بٍخَرد، ویا آن روایاتی که می گوید که فحص کن.. مادامی که انسان می تواند نماز با طهارت مائیه بخواند باید اگر قدرت دارد باید حفظ کند، تحصیل قدرت واجب است ولی حفظش واجب نباشد جور در نمی آید. لذا می گوییم که بالنظر به این ادله .. بعید نیست که کسی بگوید که ریختن ما بعد از وقت جائز نیست.

استاد: مذاق شریعت

لکن مذاق شریعت هم داریم، که اگر آب دارد نباید بریزد، همه درست است ولی اینکه شرع مقدس فرموده است، کسی که منی دار از جایش حرکت می کند و وقت هم داخل شده است و. شرع نمی گوید که بگیر وحبس کن ونماز بخوان بعد رهایش کن.. بعید است. لذا احتیاط این است که حبسش کنیم ولی دلیلی نداریم.. سید هم فرمود هاست کالاقوی عدم الوجوب..

نعم لو توقف إتیان الصلاة فی الوقت

الان وضوء دارد ویا آب به اندازه وضوء دارد، وقدرت بر غسل ندارد وآب برای غسل هم ندارد، سید فرموده استکه اینجا حبس واجب است، جائز نیست انسان خودش را عاجز کند از صلاة مع الطهارة که لا صلاة الا بطهور، مرحوم سید یزدی آن قاعده ابدال را قبول ندارد که آقای خویی قبول دارد،

ولی در جایی که شخص خودش را عاجز می کند از نماز مع الطهارة، اینجا را انسان .. در فرض سوم یجوز جون بدل است ولی در فرض دوم فرمود هاست لایجوز چون مصداق تفویت واجب است..

اینجا فرموده است که تفویت..

این تفویتها وحرمت ها شرعی نیست بلکه عقلی است، تفویت واجب بعد از فعلیت وجوبه بدون هیچ جایگزینی، عقلا قبیح است.