سه نظر در مس اسم الله
نظر اول: آنی که مسش بر جنب حرام است، لفظ جلاله است، حتی معنی را هم شامل نمی شود، مثل صاحب شرایع، که اسم الله، اسمی که بیان است از الله. لذا اگر اسم کسی را الله گذاشتند. یا کسی را عبد الله گفتند، شامل نمی شود.
نظر دوم: مس اسمی از اسماءالله، بر جنب حرام است، که اضافه اسم الله لامیه. مس نکن اسمی را که برای خداست هر اسمی باشد.
نظر سوم شهید: حرام است مس جنب اسم الله را یا آنهایی که مختص خداست، مثل الرحمن ولی مثل رحیم که اسم اشخاص هم هست، اشکالی ندارد.
ظاهرتنقیح: اسم الله همان لفظ جلاله و آنی که برای خدا وضع شده است، ونتیجه گرفته است که خصوص آنهایی است که عَلَم برای خدا است.
استاد:
در ذهن ما همان وجه ثانی که صاحب جواهر بیان کرده است که اسم الله، نه خصوص لفظ جلاله است که معنی را نگیرد، ونه هم آنی که علم برای خداست که فارسی وترکی را هم بگیرد، در ذهن ما یک معنای اوسعی از اسم الله است. اما اینکه دائره اش چه قدر است این را گیر داریم. نمی شود یک معنای دقیقی برای این پیدا کنیم.
اسم الله در روایات موثقه خصوص عَلَم نیست اسم الله یعنی فقط لفظ جلاله نیست. همان که سید فرموده است ما اولا می گوییم که اسم الله شامل می شود همه اسماء الله را نسبت سائر اسماءالله دلیل لفظی تمام است، نیاز به القای خصوصیت نداریم نسبت به صفات اسم الله صدق نمی کند بیان دوم القای خصوصیت است. وقتی که اسماءالله مسش حرام شد، فرقی بین اسما الله وصفات خاصه نیست. وقتی که یا رزاق.. یا من یرزق کل دابه.. منشا حرمت جهت احترام است هر دو را می گیرد. لایبعد که نسبت به صفات القای خصوصیت کنیم. وبگوییم که نسبت به صفات حرمت است، پس 1- الله وما یرادفه را شامل می شود که این قدر متیقن است، 2- سائر اسماء لایبعد است، 3-صفات یک گیری دارد که صفات را نگیرد القای خصوصیت کنیم. فیه تامل.
جواب اشکال
فلا یقال: ومن یعظم شعائر الله، دلالت دارد که مس جنب حرام است اجتناب از مس تعظیم شعائر است لذا این آیه دلالت دارد که مس صفات وسائر اسماء حرام است.
فانه یقال که این آیه دلالت بر وجوب ندارد، دلالت تقوای قلب خوب است، واجب نیست . وسائر زبانها را هم شامل میشود هر که در عرف خودش .
قال السید: وکذا اسماء انبیاء وائمه علیهم السلام علی الاحوط
دلیل: موثقه فقط اسم الله را داشت از این اسم الله اسم رسول وائمه را نمی شود استفاده کرد ملاکات دست ما نیست بلکه در یک روایت مجوزه داشت که مس می کند جنب درهمی را که اسم الله ورسوله دارد، لذا ادله شامل اینها نمی شود
اللهم کسی بگوید که اجماع ادعی شده است علیه کبراء الاصحاب که مس اینها هم حرام است .در همان قدما هم کسانی هم قائل به جواز شده اند لذا تحصیل شهرت سخت است .
اجماعی که گفته اند مدرکی است قیمیتی ندارد .
اما تنقیح مناط ویا القای خصوصیت، داریم که اینها رنگ خدایی دارند ائمه واسطه فیضند همان ملاک احترام در اینجا هم هست.
کسی اطمینان پیدا کند مناط حرمت اسم الله احترام است وهمان اینجا هست. ویا اسم الله خصوصیت ندارد مردم اسم پیامبر را مثل خدا می دانند.
اگر کسی اطمینان پیدا نکرد، وگفت که نه دلیل عقلی داریم ونه لفظی، شک داریم آیا مس اسمای ائمه جائز است کل شئ لک حلال می گوید که حلال است. اینکه سید فرموده است که علی الاحوط .. لازم نیست زیرش بنویسید الاحوط الاولی، زیرا فتوی دادن واجب نیست. خصوصا که در مورد ائمه علیهم السلام است.
قال السید: فی المساجد
فرع اول مسجدین است مسجد الحرام والنبی: دخول جنب دراین دو مسجد ولو به نحو مرور، حرام است. در سائر مسجدها مرور اشکالی ندارد.
اما الایه: ولاجنبا الا عابری سبیل.. لاتقربوا الصلاة وانتم سکاری، یعنی جنب وارد نماز نشوید با الا عابری سبیل سازگار نیست، بعضی گیر کرده اند که ربطی ندارد به دخول در مسجد ندارد، ولکن جواب داده اند که اولا این اجتهاد در مقابل نص است که نص داریم که این آیه مربوط به دخول در مسجد است، واما اینکه سازگاری با صدرش ندارد، درکلام الله شبه استخدامی در کار است، لاتقربوا الصلاه خود نماز را وارد نشوید به ظاهرش اخذ می کنیم و اینجا که رسیده است ولاعابری، می شود ولاتقربوا مکان صلاه را که مساجد است الا به نحو عبوری.
وقدر متیقن این آیه مسجدین است، اجازه می دهد عبور برای جنب را در مسجدین پس ما باشیم وآیه عبور در مسجدین هم مانعی ندارد.
روایات معتبره:
وسائل الشیعة ؛ ج2 ؛ ص205
1931- 1-مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِکِ بْنِ عَطِیَّةَ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ أَنَّ اللَّهَ أَوْحَى إِلَى نَبِیِّهِ أَنْ طَهِّرْ مَسْجِدَکَ وَ أَخْرِجْ مِنَ الْمَسْجِدِ مَنْ یَرْقُدُ فِیهِ بِاللَّیْلِ وَ مُرْ بِسَدِّ أَبْوَابِ مَنْ کَانَ لَهُ فِی مَسْجِدِکَ بَابٌ إِلَّا بَابَ عَلِیٍّ ع وَ مَسْکَنَ فَاطِمَةَ ع وَ لَا یَمُرَّنَّ فِیهِ جُنُبٌ.
وسائل الشیعة ؛ ج2 ؛ ص205
1932- 2- وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْجُنُبِ یَجْلِسُ فِی الْمَسَاجِدِ قَالَ لَا وَ لَکِنْ یَمُرُّ فِیهَا کُلِّهَا إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ وَ مَسْجِدَ الرَّسُولِ صلی الله علیه وآله.
و یجوز تخصیص القرآن بالخبر الواحد هم داریم .
اگر کسی در مسجدین جنب شد چه کند، باید فورا خارج شود، در روایت معتبره است که اگر کسی در مسجد الحرام جنب شد باید تیمم کند ثم یخرج.