نسیان غسل جنابت قضای شهر رمضان

آیا روزه قضائی با نسیان صحیح است یا نه؟ دوبیان برای عدم صحت این صوم،

بیان یکم: قاعده القضاء تابعة للاداء

در خصوصیات یقضی ما یفوته ظاهرش این است که با همان شرائط وخصوصیات، آن را تدارک کند وچون که در صوم رمضان نسیان غسل مانع از صحت است یوم او یومین.کذلک قضای آن.  این بیان مختص به فرض نسیان است. بخلاف بیان ثانی سیاتی

اما مع الجهل بالجنابة، روزه قضائی گرفته است، نمی دانسته است اینجا را نمی گیرد چون جهل در ماه رمضان مضر نبود، قاعده تبعیت در نسیان جنابت وجهل نمی آید، در نسیان صوم نمی آید فقط در نسیان غسل متصور است این بیان اول ضیق است.

بعضی گفته اندکه نسیان غسل جنابت در باب قضا هم دلیل ندارد که مضر است، تعمدش دلیل داشت، که روایات بود، اما نسیان غسل جنابت دلیل ندارد، نسیان مختص به شهر رمضان است دلیلش در خصوص شهر رمضان است لعل کسانی که اشکال کرده اند وکلام سید را قبول نکرده اند، در باب قضا لعل آنها قاعده را قبول نداشته اند. تبعیت قضا للادا را.

شاید نظرشان این است که آنی که می شود ادعی کرد قانون تبعیت را نسبت به خصوصیات واجزاء وشرائط می شود گفت که یقضی وهمانطوری که فعل از دست رفته است یقضی، این قضیه نسیان را نمی گیرد نسیان غسل در باب شهر رمضان.

شبهه این شخص در مساله این است که در ماه رمضان که فرموده است اذا نسیت غسل را از باب این است که یک عقوبتی است در خصوص ماه رمضان شبیه نسیان نجاست در باب نماز کسی که علم به نجاست داشت وبعد فراموش کرد یقضی عقوبتا لنسیانه.. شاید این هم از خصوصیات ماه رمضان است که مهم است وکوتاهی کرده است و..عقوبتا..

تبعیت دارد قضا با ادا در خصوصیات ولی در عقوبت هم تبعیت داشته باشد این دیگر استفاده نمی شود.

اشکال

نگویی که چرا در نماز قضا روایاتش مطلق است اینجا روایات نسیان مختص به شهر رمضان است می خواهیم به قضا هم تسریه بدهیم لذا این اشکال را دارد که قضایای عقوبتی را شامل نشود. لذا اینکه بگوییم در قضای شهر رمضان نسیان مضر است این صاف نیست لذا بعضی تعلیقه زده اند به کلام سید که علی الاحوط دارد.

استاد: این شما واین شبهه که آیا می شود قاعده را اینجا منطبق کرد یانه ؟ خالی از این نیست. قضا کند آنچه را که از دستش رفته است ومنها طهارت از حدث اکبری که همراه با نسیان غسل است، لذا شبهه جا دارد.

بیان دوم: صحیحه عبدالله بن سنان

بیان عام اینکه نسیان غسل مضر است به صحت صوم قضائی بیانش صحیحه عبد الله سنان است که خواندیم. در صاحب جواهر وتنقیح ادعی فرموده که ظاهر صحیحه عبدالله بن سنان این است که اصباح جنبا ولو عمدی هم نباشد، مضر است، چه نسیان غسل باشد وجهل باشد و.. اینها ظاهرش بطلان قضای شهر رمضان است به مجرد اصباح چه عمدی باشد وچه نه. سید یزدی اینجا نفرموده است بعد پیدا کردیم که ادعای شهرت وبلکه ادعای اجماع شده است که در قضای شهر رمضان مجرد اصباح جنبا مضر است. که سید درمفطر هشتم در کتاب صوم فرموده است. آیا این ادعی هست یا نه این صحیحه اجمال دارد که بعضی گفته اند ویا اینکه این صحیحه ظاهر در فرض تعمد است.

استاد:

در ذهن ما این است که ادعای ظهور اطلاقی که صاحب جواهر وخیلی از فقها فرموده اند، ضعیف است.

انه سال اباعبد الله .. عن الرجل یقضی شهر رمضان. ..مشغول قضای شهر رمضان است فیجنب من اول لیل ولایغتسل .. حتی یجئ آخر الیل وهو یری ان الفجر قد طلع.. لایصوم ذلک الیوم ویصوم غیره.. در ذهن عرفی ما این روایت فرض عمد را می گوید، اطلاق ندارد، اگر این ظهور نداشت، نوبت به  قاعده اولیه می رسد، لایضر الصائم اذا اجتنب عن ثلاث خصال.. الاکل والشرب والنساء والارتماس..

روایت دوم که اگر گفتید که یک روایت است که احتمال وحدت در ذهن ما قوی است، کتب ابی الی ابی عبدالله وکان یقضی ..شهر رمضان..خصوصا نسیان جنابت را که تنقیح فرموده است که این را هم می گیرد این را دیگر نمی شود قبول کرد.

در هر حال مدرک کسانی که می فرمایند مطلق الاصباح جنبا که صاحب شرایع هم فرموده است.. مدرکشان همین روایتین عبدالله بن سنان است که گفتیم یک روایت است. اطلاق به این وسعت در ذهن ما گیر دارد. لذا اگر شهرت قدمائیه ای بود.وثابت شد کافی است واگر ثابت نشد در ذهن ما این اطلاق ندارد

واجب دیگر غیر از قضای شهر رمضان

صوم واجب آخر مثلا کفارات ، نذر و..: واجب غیر آن دو(رمضان وقضای رمضان) مقتضای ادله اولیه این است که مضر نیست، الاکل والشرب والنساء والارتماس..سواء اینکه جنبا وارد صبح شدی ویا غیره.. وآن روایاتی که بر تعمد بر جنابت داشت مختص به قضای شهر رمضان ویا خود شهر رمضان است از اول قاصر است.

قال بعض: اینجا هم تعمد برجنابت مضر است

بعضی فرموده اند که در اینها هم تعمد بر جنابت مضر است، تعدی کرده اند از شهر رمضان اداءا وقضاءا به غیره.

بیان قاعده: این قاعده در کلمات جواهر است ومحقق همدانی تنقیح کرده است. وآن اینکه داب علما وفقها این است که از شرائط وخصوصیاتی که در عمل واجبی آمده است وشرط شده است، تعدی می کند از آن عمل واجب به سائر الحصص، اگر فرمودند که در شهر رمضان باید این مفطر را نیاوری ولی یک جای دیگر هم فرمود که صوم عشر اول ذی الحجه مستحب است، این صوم مستحبی با همان خصوصیاتی که در صوم رمضان گفته شد. اگر مولایی در حصه ای از طبیعتی خصوصیاتی را ذکر کرد ودر سائر حصص فقط اشاره به اصل کرد ولی خصوصیات را نگفت نفیا ولا اثباتا.. قاعده این است که با همان خصوصیات است.

خیلی از خصوصیاتی که در نماز مستحب می آورید در نماز واجب است ولی شما می گویید که همانی است که در نماز واجب اخذ کرده است و.. چون ساکت شده است ظاهر این است که نماز بخوان، یعنی با همان خصوصیاتی که در نماز واجب گفتم. ظاهرش این قاعده.

در محل کلام هم راجع این صیام شهرین خصوصیاتش را نفرموده است ظاهرش این است که همان خصوصیات اینجا هم هست. از سکوتش نسبت به امر دوم کشف می کنیم که همان خصوصیاتی که در امر وحصه اول آورده است در سائر حصص هم معتبر است. پس در روزه کفاره ونذر و. اینها نسیان غسل و .. مضر است کما اینکه در شهر رمضان هم مضر بود..

استاد

اینکه علما در همه مستحبات نماز وروزه وحج با این قاعده خصوصیات را توسعه داده اند، جای تأمل دارد، در کثیری از خصوصیات و.. اصلا خطاب از اول اطلاق دارد اینطور نیست که این قاعده موارد زیادی داشته باشد که روش بر همین باشد، لذا این توسعه را قبول نداریم که در کلُ شرطٍ شرطٍ برای نماز واجب وروزه واجب و.. کل خصوصیات باشد!؟  اگر ملاحظه کنید می بینید که در خیلی از آنها خطاباتشان عام است لاصلاه الا بفاتحه الکتاب.. لایضر الصائم.. اذا اجتنب عن ثلاث .. درست است که روش علما این است ولی نه به این توسعه ای ...

لکن همانطور که حکیم هم فرموده است این قاعده درجایی و در خصوصیتی است که نسبت به آن سکوت باشد ولی اگر در یک خصوصیتی است که مولی سکوت نکرده است بلکه از بعضی حصص نفی هم کرده است اینجا جای آن قاعده نیست ومحل کلام از این قبیل است نسیان را برای شهر رمضان مانع قرار داده است ولی در صوم مستحبی گفته است که مانع نیست. شاید در کفارات قاعده صوم مستبی را اجرا کرد است.