بیان سوم تنقیح نسبت به روایت حماد بن عثمان:

ذیل روایت حماد دارد که ولااقول کما یقول هولاء الاقشاب(به معنای اخشاب اینها چوبند وبی عقل)یقضی یوما مکانه، این هم قابل التزام نیست، ذیلش خلاف مذهب است، لذا احتمال دارد به نحو استفهام انکاری باشد. به این بیان که «مگر پیامبر این کار را می کرده است که این شخص هم این کار را کند؟! نگویم اینکه اقشاب می گویند نه این را می گویم.

استاد:

این حمل خلاف ظاهر است، اینطور موارد اگر لهجه فرق کرده باشد، امانت راوی این است که آن را بگوید. اگر استفهام بود باید راوی ثقه بگوید.بر فرض هم که این جواب درست باشد، مخصوص روایت حماد است، وروایتهای دیگری بحال خودش باقی است.

لایقال که نوبت به مرجحات نمی رسد، چون جمع عرفی دارد، مثل اینکه بعضی ها فرموده اند که این دو دسته از روایات جمع عرفی دارند، روایاتی که می گوید قضا ظاهر در وجوب است وروایاتی که می گوید قضا ندارد نص است، نص را می گیریم وظاهر را حمل بر استحباب می کنیم.

فانه یقال: این جمع عرفی نیست مثل معتبره ابی بصیر که کفاره برایش نقل کرد حمل مثل روایت ابی بصیر که فرمود عتق رقبه ویا صیام.

وسائل الشیعة ؛ ج‏10 ؛ ص63

12837- 2- مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِی رَجُلٍ أَجْنَبَ‏ فِی‏ شَهْرِ رَمَضَانَ بِاللَّیْلِ ثُمَّ تَرَکَ الْغُسْلَ مُتَعَمِّداً حَتَّى أَصْبَحَ قَالَ یُعْتِقُ رَقَبَةً أَوْ یَصُومُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ أَوْ یُطْعِمُ سِتِّینَ مِسْکِیناً قَالَ وَ قَالَ إِنَّهُ حَقِیقٌ‏ أَنْ لَا أَرَاهُ یُدْرِکُهُ أَبَداً.

اینکه کفاره نقل می کند با استحباب سازگار نیست وعرفیت هم ندارد،

پس اولا، قاعده است. ثانیا متفاهم عرفی هم مطابقه القضاء للاداء، است، یقضی ما یفوته من شهر رمضان. یعنی همانی را که با همان شرائط بود دوباره بیاورد.

ثالثا: نص خاص داریم-باب تعمد بر جنابت در قضای ماه رمضان- باب 19 ان من اصبح جنبا لم یجز له .. عن شهر رمضان

وسائل الشیعة ؛ ج‏10 ؛ ص67

12843- 1-مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ‏ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَقْضِی‏ شَهْرَ رَمَضَانَ‏- فَیُجْنِبُ مِنْ أَوَّلِ اللَّیْلِ وَ لَا یَغْتَسِلُ حَتَّى یَجِی‏ءَ آخِرُ اللَّیْلِ وَ هُوَ یَرَى أَنَّ الْفَجْرَ قَدْ طَلَعَ قَالَ لَا یَصُومُ ذَلِکَ الْیَوْمَ وَ یَصُومُ غَیْرَهُ.

لذا در رسائل آمده است که تعمد از مفطرات است ودر شهر رمضان وقضائه..

مرحله سوم: نسیان غسل جنابت است فی شهر رمضان. سید فرموده است که اگر غسل جنابت را در ماه رمضان فراموش کرده روزه هایی که گرفته است باید قضا کند علی القاعده این روزه ها صحیح است .

دلیل: یک مطلقاتی داریم که می گوید که از سه چیز اجنتاب کند کافی است الاکل والشرب والنساء، این مطلقات می گوید که تعمد بر جنابت ضرر ندارد. اما قبل از اینکه روز شود بقای بر جنابت لایضر است. منتهی دست بر داشتیم از این مستنثی منه بر تعمد بر جنابت در شهر رمضان وقضائه ولی در نسیان به حال خودش باقی است.

علی القاعده نسیان وغسل مبطل روزه نیست ومانع از انعقاد غسل نیست ولکن ادعی شده است که در روایات داریم که نسیان را مقید به تعمد به جنابت کرده است.در خصوص شهر رمضان.

اما روایات معارض

باب 17 منعقد کرده است در دوجا آورده است. مساله ابواب  مفطرات .. ویکی ابواب من یصح..منتهی در مفطرات روایاتی را دارد که به نظر خویی ضعیف است ولی آنجا آورده است قوی است

سند روایت: 1-سهل بن زیاد علی البنی است، 2-ابراهیم بن میمون الکوفی که خویی فرموده است که توثیق ندارد. اما روی مبنای کثرت روایت وروایت اجلا حدود 50 روایت دارد اجلا روایت کرده اند که لاباس به. که علی المبنی است.

وسائل الشیعة ؛ ج‏10 ؛ ص65

12841- 1-مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَیْمُونٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُجْنِبُ‏ بِاللَّیْلِ‏ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ- فَنَسِیَ أَنْ یَغْتَسِلَ حَتَّى تَمْضِیَ بِذَلِکَ جُمْعَةٌ أَوْ یَخْرُجَ شَهْرُ رَمَضَانَ- قَالَ عَلَیْهِ قَضَاءُ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ. خرج شهر رمضان مدتی طول کشیده سات .

وسائل الشیعة ؛ ج‏10 ؛ ص238

13313- 3-[1] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الطُّوسِیُّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَجْنَبَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَنَسِیَ أَنْ یَغْتَسِلَ حَتَّى خَرَجَ شَهْرُ رَمَضَانَ قَالَ عَلَیْهِ أَنْ یَقْضِیَ الصَّلَاةَ وَ الصِّیَامَ.

حکم علی خلاف القاعده است. آنی که از روایات استظهار می کنیم این است که مدتی بگذرد باطل است و.. ولی یکی دو روز بکذرد علی الاحوط باید گفت که یقضی .. زیاد بگذرد باطل است . قضا کند ولی همان روز صحیح است.

اما نسیان در قضای شهر رمضان

ما باشیم وروایت نسیان مقتضی قاصر است چون روایات نسیان در خصوص شهر رمضان است. در مقام دو مطلب است برای اثبات بطلان . در قضای شهر رمضان .. مطلب اول همان قاعده ای که گفتیم، قاعده می گوید که یقضی ما یفوته ، به همانطوری که در جایش انجام می دادی . درشهر رمضان باید با طهارت باشد الا مع الجهل بجنابة، والا مع عدم تعمد به جنابت. والتفات.

آن قاعده در قضای شهر رمضان الحاق قضا است به شهر رمضان در فرض نسیان است

مطلب دوم«تنقیح»

امر به قضای رمضان، اضیق از شهر رمضان است، مقتضای روایات این است که هر گونه بقای بر جنابتی عن جهل عن عمد وعن نسیان باشد مضر به قضاست. در شهر رمضان استثناء داشت، ولی در قضا ندارد، البته فتوا نداده است. بخاطر روایاتی که الان خواندیم، که آقای حکیم احتمال اطلاق داده اند، در تنقیح این احتمال را استظهار کرده است که ظاهر این روایات این است که همه فروض قضای شهر رمضان باطل است مع الجنابت.

در باب 19 سه روایت است روایت سومی که محمد بن حسن عثمان بن عیسی ..

وسائل الشیعة ؛ ج‏10 ؛ ص67

12845- 3- مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَصَابَتْهُ‏ جَنَابَةٌ فِی‏ جَوْفِ اللَّیْلِ فِی رَمَضَانَ- فَنَامَ وَ قَدْ عَلِمَ بِهَا وَ لَمْ یَسْتَیْقِظْ حَتَّى أَدْرَکَهُ الْفَجْرُ فَقَالَ ع عَلَیْهِ أَنْ یُتِمَّ صَوْمَهُ وَ یَقْضِیَ یَوْماً آخَرَ..

اصابته جنابه فی جوف الیل در رمضان و. قد علم بها ... حتی ادرکه الفجر . که فرض تعمد است فقلت اذا کان ذالک من الرجل وهو یقضی..فیاکل یومه و..

این روایت الحاق قضای رمضان است به خود رمضان در فرض تعمد.. چون اصباح مضر نیست تعمد مضر است.

می ماند دو روایت دیگر که شبهه وحدت  دارد که یکی هست. هردو به عبد الله بن سنان بر می گردد .. انه سال ...

وسائل الشیعة ؛ ج‏10 ؛ ص67

12843- 1-مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ‏ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَقْضِی‏ شَهْرَ رَمَضَانَ‏- فَیُجْنِبُ مِنْ أَوَّلِ اللَّیْلِ وَ لَا یَغْتَسِلُ حَتَّى یَجِی‏ءَ آخِرُ اللَّیْلِ وَ هُوَ یَرَى أَنَّ الْفَجْرَ قَدْ طَلَعَ قَالَ لَا یَصُومُ ذَلِکَ الْیَوْمَ وَ یَصُومُ غَیْرَهُ.

چون کاتب بوده است همان سال است متن ها شبیه است وجوابها نزدیک هست..وسند هم یکی است.

وسائل الشیعة ؛ ج‏10 ؛ ص67

12844- 2-مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَجَّالِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ یَعْنِی عَبْدَ اللَّهِ قَالَ کَتَبَ‏ أَبِی‏ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ وَ کَانَ یَقْضِی شَهْرَ رَمَضَانَ- وَ قَالَ إِنِّی أَصْبَحْتُ بِالْغُسْلِ وَ أَصَابَتْنِی جَنَابَةٌ فَلَمْ أَغْتَسِلْ حَتَّى طَلَعَ الْفَجْرُ فَأَجَابَهُ ع لَا تَصُمْ هَذَا الْیَوْمَ وَ صُمْ غَداً.

استظهار اطلاق ناتمام است وجهش سیاتی ...

 

[1] ( 4)- التهذیب 4- 311- 938، و أورده فی الحدیث 1 من الباب 39 من أبواب الجنابة.