(ادامه م 7 عروة ج1.ص283) بحث در این بود که اگر منی از جای خودش حرکت کرد، ولی خارج نشد، آیا حبسش واجب است؟ تنقیح بر خلاف سید عروه، فرموده حبس واجب است.
این مسأله مبتنی بر این است که آیا انسان می تواند اختیارا خودش را از موضوع طهارت مائیه، اخراج کند، و در طهارت ترابیة، داخل کند؟ در ذهن ما این است که نماز با طهارت مائیه ملاک قوی دارد، ولی آیا احتمال قوت ملاک، به قدری هست که تفویتش حرام باشد، این را شک داریم.
ناسازگاری کلام سید در مساله بعد
سید در ذیل مساله بعد فرموده: اگر کسی وضوئش را باطل کند، قدرت بر وضوء ندارد، آب ضرر دارد، وقت هم داخل شده، عسری هم نیست، نمی تواند احداث حدث کند، لذا تنقیح، بر سید اشکال کرده که سید دچار تناقض شده است، دراینجا فرموده اید حبس منی واجب نیست، ولی آنجا می گویید که حبس ریح واجب است!؟
ظاهرا مبنای سید مثل مبنای تنقیح است که ملاک نماز مع الطهارت الترابیه اقل است از ملاک نماز مع الطهارت المائیه، تا جایی که امکان دارد باید نماز را با طهارت مائیه خواند، وحق نداری قدرتت را نسبت به مائیه از بین ببری.
اما حل این تناقض:
1-من المحتمل که در ذهن سید بین اینها فرق بوده، در منی قضیه حفظ قدرت است که آیا باید با حبس منی، قدرتش را بر طهارت مائیه حفظ کند، یا واجب نیست؟ بخلاف فرع مساله حدث اصغر، که بحث تفویت قدرت است.
2-مهم: شاید از معتبره اسحق بن عمار، فرق را کشف کرده است«انسان بعد از وقت با اینکه نمی تواند غسل کند، می تواند اجنب نفسه، وبعد تیمم کند» از این روایت القای خصوصیت کرده که همانطور که «اجنب نفسه» جائز است، مطلق هم هست چه بالملاعبه باشد او بالدخول.اگر اجناب نفس ولو بالملاعبه جائز است، حبس منی هم واجب نیست. مضافا که گفتیم که مذاق شرع نمی پسندد، که حبس منی کند، ونماز بخواند وبعد رهایش کند!
فرضٌ: بعد از دخول وقت، اگرجنب شود قدرت ندارد بر طهارت ندارد، لا مائیة ولا ترابیة
سید: بعد از وقت است، لایبعد که بگوییم اگر ضرری نباشد، حبسش واجب است. و نص اینجا را نمی گیرد، زیرا نص در جایی است که قدرت تیمم دارد.
استاد: این فتوی علی القاعدة است. چون«رب الماء رب التراب» خصوصا که شرع مقدس در امور جنسی ترغیب زیاد دارد، لذا حبس با این ترغیب سازگاری ندارد.
تفویت طهارت مائیه«موثقه عمار»
وسائل الشیعة ؛ ج20 ؛ ص109
25164- 1-مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَکُونُ مَعَهُ أَهْلُهُ فِی سَفَرٍ لَا یَجِدُ الْمَاءَ یَأْتِی أَهْلَهُ قَالَ مَا أُحِبُّ أَنْ یَفْعَلَ إِلَّا أَنْ یَخَافَ عَلَى نَفْسِهِ قُلْتُ فَیَطْلُبُ بِذَلِکَ اللَّذَّةَ أَوْ یَکُونُ شَبِقاً إِلَى النِّسَاءِ فَقَالَ إِنَّ الشَّبِقَ یَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ قَالَ قُلْتُ: طَلَبَ بِذَلِکَ اللَّذَّةَ قَالَ هُوَ حَلَالٌ قُلْتُ فَإِنَّهُ یُرْوَى عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّ أَبَا ذَرٍّ سَأَلَهُ عَنْ هَذَا فَقَالَ ائْتِ أَهْلَکَ تُؤْجَرْ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص آتِیهِمْ وَ أُوجَرُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص کَمَا أَنَّکَ إِذَا أَتَیْتَ الْحَرَامَ أُزِرْتَ وَ کَذَلِکَ إِذَا أَتَیْتَ الْحَلَالَ أُجِرْتَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَلَا تَرَى أَنَّهُ إِذَا خَافَ عَلَى نَفْسِهِ فَأَتَى الْحَلَالَ أُجِرَ.
سند: بعضی صحیحه گفته اند، شیخ طوسی درباره اسحاق بن عمار فرموده: ثقه فتحیٌ، نجاشی که ناظر به کلام شیخ است، فرموده: اسحاق بن عمار من بیت من الشیعه است، جای فتحی بودن ندارد، ما هم می گوییم که معتبره اسحق بن عمار.
دلالت: از این روایت استفاده می شود که احداث حدث-تفویت طهارت مائیه-عیبی ندارد، فرقی بین متوضئ وغیره همه نیست، پس اینکه می گوییم احداث حدث در منی جائز است، بخاطر روایت است ولی در احداث حدث آنجا نص نیست، پس حبس واجب است.و اگر بنا باشد که حکم علی خلاف القاعده باشد باید خصوصیاتی که در این روایت اخذ شده است ملاحظه کنیم.
تنقیح: در سوال سائل، 1-خصوصیت سفر، ملقی است، بعید است که در سفر اجناب جائز باشد، ولی در حضر، مثلا مهمانی، جائز نباشد، 2-یاتی اهله، هم کنایه از مقاربت است، که این هم خصوصیت ندارد ملاعبه را هم می گیرد، 3- اهله هم خصوصیت ندارد که در خصوص زوجه باشد، بلکه مملوکه، یا زوجه موقت را هم می گیرد.
تنقیح: چون حکم خلاف اصل است باید اکتفا کنیم به مورد روایت که «اتیان الاهل» است، اگر ملاعبه کرد، سریعا دخول کند که مبتلی به وجوب حبس نشود.
استاد: متفاهم عرفی از این روایت مطلق الاجناب به اهل است چه بالمقاربه باشد و چه بالملاعبة، به قرینه اینکه قضیه لذت است. فوقش این است که به حرام نباشد، مثلا زنا و استمناء، را نمی گیرد چون هم حرام است وهم نماز با طهارت مائیه را می گیرد وارفاق در روایت مال حلال است.