سید(خروج المنی شرط وجوب الغسل)

شرط وجوب غسل خروج الماء است، اگر ماء از موضع خودش کنده شد ولکن از مخرج خارج نشد غسل واجب نیست(کما فی البول) اولا اجماع بر این مطلب است وثانیا ادله قاصر است که ماء اکبر را برای وجوب غسل قرار داده است وآن امناء است ویا لااقلش این است که شک داریم که امناء جایی را که خارج نشده است را هم میگیرد یانه؟وثالثا عنوان انزل در روایات دیگر، مثل.

وسائل الشیعة ؛ ج‏2 ؛ ص196

1913- 1-[1] مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَرَى فِی الْمَنَامِ حَتَّى یَجِدَ الشَّهْوَةَ وَ هُوَ یَرَى أَنَّهُ قَدِ احْتَلَمَ فَإِذَا اسْتَیْقَظَ لَمْ‏ یَرَ فِی‏ ثَوْبِهِ‏ الْمَاءَ وَ لَا فِی جَسَدِهِ قَالَ لَیْسَ عَلَیْهِ‏ الْغُسْلُ قَالَ کَانَ عَلِیٌّ ع یَقُولُ إِنَّمَا الْغُسْلُ مِنَ الْمَاءِ الْأَکْبَرِ فَإِذَا رَأَى فِی مَنَامِهِ وَ لَمْ یَرَ الْمَاءَ الْأَکْبَرَ فَلَیْسَ عَلَیْهِ غُسْلٌ، که این روایت تفریع کرده است بر فاذا رأی...

وسائل الشیعة ؛ ج‏2 ؛ ص197

1914- 2-[2] وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ یَعْنِی ابْنَ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ احْتَلَمَ فَلَمَّا أَصْبَحَ نَظَرَ إِلَى ثَوْبِهِ فَلَمْ یَرَ بِهِ شَیْئاً قَالَ یُصَلِّی‏ فِیهِ‏ قُلْتُ فَرَجُلٌ رَأَى فِی الْمَنَامِ أَنَّهُ احْتَلَمَ فَلَمَّا قَامَ وَجَدَ بَلَلًا قَلِیلًا عَلَى طَرَفِ ذَکَرِهِ قَالَ لَیْسَ عَلَیْهِ غُسْلٌ إِنَّ عَلِیّاً ع کَانَ یَقُولُ إِنَّمَا الْغُسْلُ مِنَ الْمَاءِ الْأَکْبَرِ.[3]

اگر منی که از او خارج شده است از غیرش باشد غسل واجب نیست، مثل اینکه زنی بعد از انزال غسل می کند بعد از غسل یک چیزی از او خارج می شود که ماء رجل است، اینجا غسل واجب نیست، مگر اینکه علم پیدا کن که منی از خودش هم بوده است.

چون روایات امنت داشت، انزل داشت وبر این آب صدق نمی کند انما الغسل من الماء الاکبر یعنی هرکه آب خودش خارج شد، مضافا به اینکه مقتضی قاصر است، مائی را که خارج شده است مال خودش نیست را هم شامل نمی شود. در صحیحه سلیمان بن خالد..

وسائل الشیعة ؛ ج‏2 ؛ ص201

1924- 1-[4] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَجْنَبَ‏ فَاغْتَسَلَ قَبْلَ أَنْ یَبُولَ فَخَرَجَ‏ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ قَالَ یُعِیدُ الْغُسْلَ قُلْتُ فَالْمَرْأَةُ یَخْرُجُ مِنْهَا (شَیْ‏ءٌ)[5] بَعْدَ الْغُسْلِ قَالَ لَا تُعِیدُ[6] قُلْتُ فَمَا الْفَرْقُ بَیْنَهُمَا قَالَ لِأَنَّ مَا یَخْرُجُ مِنَ الْمَرْأَةِ إِنَّمَا هُوَ مِنْ مَاءِ الرَّجُلِ.

یعنی آنی غسل می آورد که ماء خودش باشد.

قال السید(عروه ج1 ص 278)

و إذا شک فی خارج أنه منی أم لا- اختبر بالصفات من الدفق و الفتور و الشهوة فمع اجتماع هذه الصفات یحکم بکونه منیا- و إن لم یعلم بذلک و مع عدم اجتماعها و لو بفقد واحد منها لا یحکم به إلا إذا حصل العلم و فی المرأة و المریض یکفی اجتماع صفتین و هما الشهوة و الفتور.

اگر شک کرد که منی خارج شده است یا نه؟اولا اصل عدم الخروج است فلم یجب الغسل، اینکه سید فرموده: اختبار کند، به معنای وجوب اختبار نیست، زیرا دلیلی بر وجوب نداریم.

وجوب اختبار بر بعضی مبانی

اختبار بر بعضی مبانی«مبنای نائینی» واجب است، جایی که علم اجمالی دارد که یا این آب، بول است ویا منی.

در علم اصول داریم که آیا موافقت اجمالیه یعنی احتیاط با تمکن از امتثال تفصیلی جائز است یانه؟

مرحوم نائینی: با تمکن از امتثال تفصیلی، احتیاط جائز نیست، مقلد اگر می تواند تقلید کند تفصیلا ویا از مقلد بودن خودش را خارج کند احتیاط مجال ندارد، روی این مبنی فحص لازم است چون مرددی با بول است ویا منی، یعنی نباید هم غسل کند وهم وضوء بگیرد«احتیاط کند» بلکه باید فحص کند، و یا وضوء ویا غسل کند، که تفصیلی می شود، پس جایی که فحص به نتیجه می رسد، امتثال تفصیلی، مقدم است بر امتثال اجمالی«احتیاط» پس فحص لازم است.

اما اگر شک داری که منی است، ویا وذی ومدی و. است اینجا علم اجمالی اثری ندارد استصحاب می کنید .. عدم منی را و..تفصیلی معنی ندارد و..

استاد چون این مبنی درست نیست، ما گوییم مطلقا فحص لازم نیست.

کلام...

در اینکه در شبهات موضوعیه در هیچ جا فحص لازم نیست، کلامی است، مثلا کسی سر زیر پتو است شک دارد که طلوع فجر شده است، سرش را بیرون بیاورد، معلوم می شود، آیا اینطور جاهها می شود گفت که فحص لازم نیست، ویا مثل محل کلام ما کافی است نگاهی کند آیا اینجا هم شامل میشود، لاتنقض.. آنجاهایی که فحص موونه چنانی ندارد؟

بعضی: لاتنقض.. در مثل این موارد جاری نمی شود، وفحص در اینگونه موارد لازم است، شاید مرحوم سید هم فحص را در اینگونه موارد لازم می دانسته از باب اینکه موونه ای ندارد، لذا اختبر لزومی می شود.

علائم تشخیص منی؟

اگر شک کردی که آب خارج شده منی است یا غیره، آیا علامت شرعی برای تشخیص منی از غیره هست یانه؟

در روایات علائمی ذکر شده، مثل شهوت، فتور، دفق در انسان سالم. این سه درروایات آمده است ولی آیا اینها امارات شرعیه است«تعبدی است» یا امر عرفی است؟

در حق انسان سالم سه علامت، ودر حق مریض دو علامت، دافق را نیاوده، در حق زنان شهوت قدر متیقن است، فتور هم که لازمه ماء اکبر آمدن است ولی دفق که ندارد..

وسائل الشیعة ؛ ج‏1 ؛ ص278

730- 6-[7] وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ الْهَیْثَمِ بْنِ أَبِی مَسْرُوقٍ النَّهْدِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ الطَّاطَرِیِّ عَنِ ابْنِ رِبَاطٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَخْرُجُ مِنَ الْإِحْلِیلِ الْمَنِیُّ وَ الْمَذْیُ وَ الْوَذْیُ وَ الْوَدْیُ فَأَمَّا الْمَنِیُّ فَهُوَ الَّذِی یَسْتَرْخِی‏ لَهُ الْعِظَامُ وَ یَفْتُرُ مِنْهُ الْجَسَدُ وَ فِیهِ الْغُسْلُ وَ أَمَّا الْمَذْیُ یَخْرُجُ مِنْ شَهْوَةٍ وَ لَا شَیْ‏ءَ فِیهِ وَ أَمَّا الْوَدْیُ فَهُوَ الَّذِی یَخْرُجُ بَعْدَ الْبَوْلِ وَ أَمَّا الْوَذْیُ فَهُوَ الَّذِی یَخْرُجُ مِنَ الْأَدْوَاءِ وَ لَا شَیْ‏ءَ فِیهِ.

صفت منی این است اینکه فرموده اند که در زن دو صفت یکی شهوت، ویکی هم فتور لعل منشاش این روایت است ولعل هم که ملازمه است بین خروج منی وفتور..

در مریض ومرأة دفق لازم نیست.

آیا این دو علامت ویا سه علامت، آیا اینها علامات شرعی هستند ویا نه امر عقلائی هستند، غالبا در آدم صحیح این سه هست،

بعضی گفته اند که در باب  حسن ظاهر طریق عقلائی است، ویا طریق تعبدی است،

 

[1] ( 6)- الکافی 3- 48- 1.

[2] ( 3)- التهذیب 1- 368- 1121، و الاستبصار 1- 110- 364.

[3] شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة - قم، چاپ: اول، 1409 ق.

[4] ( 3)- التهذیب 1- 148- 420، و الاستبصار 1- 118- 399 بسند آخر.

[5] ( 4)- لیس فی المصدر.

[6] ( 5)- فی المصدر زیادة- الغسل.

[7] ( 1)- التهذیب 1- 20- 48، و الاستبصار 1- 93- 301.